نشــریــه

وبلاگ اجتماعی- مذهبی و تخصصی رسانه

نشــریــه

وبلاگ اجتماعی- مذهبی و تخصصی رسانه

قیام سی ام مهر ماه 1357 دانشجویان و دانش آموزان همدان

 

پیروزی انقلاب اسلامی حاصل چندین دهه مبارزهی روحانیون، مردم، فرهنگیان دانشگاهیان و... بود که هر یک از این اقشار و طیفها به نوبه خود سهم بسزایی داشتند . در این میان دانشآموزان، دانشجویان و دانشگاهیان نیز نقش مؤثری داشته و با حضور فعال در تمام صحنههای مبارزه علیه رژیم پهلوی یکی از نیروهای شاخص در توزیع اعلامیه، شعار نویسی و بر پا کردن تظاهرات بودند. دانشگاهیان و فرهنگیان همدان نیز همچون دیگر همکاران خود در این مبارزات سهیم بودند، از جمله میتوان به مبارزات دکتر عزتالله رادمنش، دکتر سیدکاظم اکرمی، حسن مشتاقی، علی آقا محمدی، محمود آزادیان، محمد صالح مدرسهای و ... اشاره کرده از دانشآموزان و دانشجویانی که در این راه مبارزه کردند و توسط ساواک به شهادت رسیدند باید از؛ جلال سنائی، اکبر غیاثوند حاجی آبادی، علی رضا لاجینی، از دانشجویان؛ سید رضا دیباج، مصطفی بهرامی، محمد حسن حقگویان یاد کرد

با شروع سال تحصیلی در مهر ماه 1357 سیر مبارزاتی دانشآموزان و دانشجویان وارد مرحله جدیدی شد و رژیم را دچار سردرگمی عجیبی نمود. یکی از تظاهرات و درگیرهای گسترده، تظاهرات و راهپیمایی سیام مهر ماه دانشجویان و دانشآموزان همدان بود که سازماندهی این تظاهراتدر مدارس سطح شهر و مدرسهی جامع دانشگاه بوعلی سینایهمدان انجام میشد.

دو عامل باعث تظاهرات گسترده دانشگاهیان و فرهنگیان همدان در روز یکشنبه سیام مهر ماه علیه رژیم شد، علت اول شایعه شدن رفتار غیر انسانی و منافی عفت یکی از ماموران شهربانی همدان بنام سرگرد حسین هاشمی با یک دانشآموز دختر بود که در طی تظاهرات روزهای قبل توسط مامورین بازداشت شده بود. چنین شایعه شد که دختر مذکور پس از آزادی به خاطر رفتار غیر انسانی مامور مزبور خودکشی کرده ، به همین دلیل دانشآموزان و دانشجویان خشمگینتر از گذشته علیه رژیم تظاهرات کردند؛ عامل دوم که باعث حرکت توفنده آنان شد آتشسوزی در مسجد جامع کرمان بود.

در روز سیام مهر ماه، دانشآموزان دبیرستان دخترانه آذر هنگام خروج از دبیرستان به سر دادن شعار علیه رژیم پرداختند؛ روزنامه آیندگان در این باره نوشت: «همدان دیروز (سی مهر) روز پر آشوبی را گذراند و تظاهرات خشونت بار دانشآموزان دبیرستانهای این شهر به سرعت گسترش یافت و با تیراندازی ماموران سه نفر شهید و بیش از بیست نفر مجروح شدند، در پی تظاهراتی که در دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی به عنوان اعتراض به آتش زدن کتابخانه مسجد جامع کرمان برپا شده بود، برخوردی میان ماموران انتظامی و تظاهر کنندگان درگرفت که به خیابانهای شهر کشیده شد، بدنبال آن دانشآموزان دبیرستانهای پسرانه پهلوی و ابنسینا در خیابان خواجه نصیرالدین اجتماع کردند و علیه رژیم شعارهایی سر دادند و سپس به سوی میدان مرکزی شهر (امام خمینی فعلی ـ پهلوی سابق) سرازیر شدند و در مسیر حرکت خود سینماها و چند بانک را به آتش کشیدند. در خیابان شورین (شهدای فعلی) تعداد زیادی از مردم به تظاهرکنندگان پیوستند و به گفته شاهدان عینی شمار آنها به ده تا پانزده هزار نفر رسید، در این هنگام افراد انتظامی که در پشتبام هتل کاخ و بانک ملی موضع گرفته بودند، آتش گشودند و آنها را متفرق کردند. در این درگیری خونین سه ] نفر[ کشته و بیش از بیست نفر مجروح شدند. کشته شدگان؛ باقر مصفا، نصرت داوودی یک نفر دیگر بودند که بیمارستان اکباتان همدان جواز دفن آنها را صادر کرده است. همچنین در بیمارستانهای بوعلی سه نفر، شیر و خورشید یک نفر و اکباتان سیزده نفر تحت عمل جراحی قرار گرفتند که حال برخی از آنها وخیم است. از کشته شدگان احتمالی و مجروحانی که به بیمارستان ارتش برده شدهاند، اطلاعی در دست نیست.» روزنامهی مذکور در ادامه نوشت: موج اعتصاب و اعتراض و ناآرامی در دبیرستانهای همدان به اوج رسید و دانشآموزان کلاسها را تعطیل کردند و سپس با برپایی تظاهرات به خیابانها ریختند، تظاهرات دانشآموزان دبیرستان علوی به حدی بود که مسئولان این آموزشگاه اقدام به تعطیلی دبیرستان کردند و سپس دانشآموزان در حالی که شعار میدادند، مسیر خود را تا مسجد جامع ادامه دادند، ناآرامی فوقالعاده دبیرستان سینا، رئیس این دبیرستان آقای دانشگر را وادار به استعفاءِ کرد.

علاوه بر دبیرستانهای مذکور هنرجویان هنرستان صنعتی سپهبد زاهدی (دیباج فعلی) دست به تظاهرات گستردهای زدند، که منجر به درگیری با مامورین گردید که گروهی مجروح شدند، تظاهر کنندگان درخیابانهای سپهبد زاهدی، امامزاده عبدالله و باباطاهر به حرکت خود ادامه دادند، که مجدداًدر خیابان باباطاهر با مامورین شهربانی درگیر شدند که پلیس از گاز اشکآور استفاده کرد و با شلیک گلوله راه آنان را سد نمود. تظاهرات فرهنگیان، دانشگاهیان و مردم همدان در روز سیام مهر ماه بیسابقه بود که شهدا و مجروحین زیادی را در پی داشت، شهدا عبارت بودند از یک نفت فروش، یک دارو فروش، خرازی و یک کماج فروش، البته در این درگیرها یک پلیس کشته و چهار پلیس دیگر مجروح شدند.

در این تظاهرات که تا ساعت 2 بعدظهر صدای شلیک گلوله از گوشه و کنار شهر به گوش میرسید، عدهای از مدرسه آخوند بین تظاهرکنندگان مواد آتشزا توزیع میکردند و گروهی از تظاهر کنندگان که در پشتبامها کمین کرده بودند به سوی مامورین پلیس شیشههای بنزین و آجر پاره پرتاپ میکردند. خیابان شورین (شهدای فعلی) نیز مرکز تظاهرات خونین همدان بود. بعدازظهر همین روز مجروحین به بیمارستانهای همدان منتقل شدند و مردم برای اهداءِ خون به مجروحین جلوی بیمارستانهای مذکور صف کشیدند. روزنامه کیهان در این باره نوشت: «بعدازظهر امروز (سیام مهر) با انتقال مجروحین و شهدا به بیمارستانها، خانوادههای مجروحین و مقتولین در مقابل این بیمارستانها اجتماع کرده و مانع دخالت مامورین در امور بیمارستانها شدند. در مقابل در ورودی این سه بیمارستان (بوعلی، اکباتان، پهلوی) صفهای طویلی تشکیل شده بود که از کودک 8 ساله تا پیرمرد 80 ساله در آن دیده میشدند . این صفها برای اهدای خون و نجات جان مجروحان تشکیل شده بود … ساعت 9 شب حدود یک هزار نفر از بستگان مقتولان و مجروحان در محوطه بیمارستان اکباتان اجتماع کردند و از مسئولان خواستند پلیس در کار مجروحان که در اطاق عمل یا بخشهای عادی بستری هستند، دخالتی نکنند. دکتر ریاحی، رئیس بیمارستان به آنان قول داد که پلیس در داخل بیمارستان هیچ دخالتی نکند. همچنین رئیس بیمارستان موافقت کرد که قبل از طلوع آفتاب اجساد قربانیان تظاهرات در اختیار بستگان آنها قرار گیرد. عده زیادی از مجروحان از ترس اینکه بدست پلیس بیفتند، به بیمارستانها مراجعه نکردهاند و در خانههای خود بستری هستند.» در جریان این تظاهرات طلاب مدرسه آخوند و روحانیون نیز فعال بودند. به همین خاطر یکی از روحانیون بنام میرزا بشیر عظیمی از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفت و مجروح شد.

تشیع جنازه شهدا:

بدنبال تظاهرات گسترده سی مهرماه، در ساعت 17 همان روز شورای تامین استان همدان تشکیل و قرار شد تیپ زرهی، نیروهای بیشتری را در اختیار شهربانی محل قرار دهد. مسئولین شهر میدانستند که در مراسم تشییع جنازه شهدا تظاهرات عظیمی علیه رژیم برپا خواهد شد، لذا مامورین انتظامی سعی کردند که پیکر شهدا را بدون اطلاع خانوادههای آنان دفن نمایند تا مشکلی بوجود نیاید. به همین دلیل در اول آبان ماه 1357 گروهی از ماموران انتظامی به بیمارستان اکباتان رفتند و جسد مردی که در تظاهرات سی مهر ماه، شهید شده بود، بدون آنکه جواز دفن داشته باشد، از پزشکان و پرستاران به زور گرفته و با خود بردند. موضوع توسط کارکنان بیمارستان و بستگان مقتول به دادستان همدان گزارش شد. دادستان نیز طی نامهای به مسئولان گورستان «باغ بهشت» نوشت: «از دفن جسد بدون جواز خودداری نمایید.» مسئولان مذکور از پذیرفتن نامه دادستان سرباز زدند و در عین حال یادآوری کردند که از دفن جسد بدون جواز نیز خوداری میکنند. این موضوع دامنه بیشتری پیدا کرد و ابعاد تازهای یافت تا جایی که استاندار همدان برای ختم ماجرا به پزشک قانونی دستور داد که جواز دفن بنام مقتول صادر شود، اما پزشک قانونی اعلام کرد، برای صدور جواز، باید جسد را معاینه کنیم و به علاوه این موضوع در صلاحیت دادسراست و بازپرس تحقیق باید در این زمینه دستور دهد. استاندار طی تماسی با بازپرس اظهار داشت؛ بخاطر همکاری با مقامات انتظامی باید برای این جسد جواز دفن صادر کنید، ولی بازپرس درخواستوی را رد کرد و اعلام نمود: «من کاری به همکاری با مقامات ندارم و وظیفه قانونی خود را انجام میدهم». از طرف دیگر دادستان بازپرس تحقیق، دکتر افتخاری رئیس بیمارستان اکباتان را برای پاسخگو در زمینه تسلیم جسد به مامورین احظار کرد، که دکتر افتخاری در جواب اظهار داشت: «ما نمیتوانستیم مقاومت کنیم.» بدین ترتیب مقامات سیاسی و قضایی همدان نتوانستند از اقدامات خشونت بار مامورین انتظامی جلوگیری کنند.

در صبح روز اول آبان پیکر شهدا در میان تدابیر شدید امنیتی به باغ بهشت جهت دفن منتقل شدند. در این روز تمام مدارس و مراکز آموزش عالی بازار به عنوان اعتراض به وقایع دیروز تعطیل شد و از سوی دیگر شهر بطور کامل در کنترل نیروهای زرهی و خودروهای ارتش بود، در همین روز اسامی شش نفر از شهدایی که تا آن لحظه اعلام نشده بود، اعلام گردید و تعداد مجروحین نیز 28 نفر بیان شد در حالی که از تعداد و سرنوشت دستگیر شدگان اطلاعی در دست نبود.

در حدود ساعت 11 همان روز چندین هزار نفر از مردم، روحانیون، دانشگاهیان و فرهنگیان به منظور تشییع جنازه شهدا عازم باغ بهشت شدند. پس از برگزاری مراسم مذکور جمعیتی که در باغ بهشت اجتماع کرده بودند، بازگشته و در دادسرای همدان متحصن شده و خواستار معرفی و تعقیب مسببان کشتار اخیر و آزادی دستگیر شدگان شدند. صفیخانی دادستان همدان در اجتماع آنان حاضر شد و اظهار داشت: «نامه شدیداللحنی به رئیس شهربانی نوشتهام که ظرف ده روز تمام عاملان و مسببان کشتار را معرفی کند و چنانچه در این زمینه کوتاهی نماید، مسلماً تحت تعقیب قرار خواهد گرفت». در این هنگام آیتالله محمد تقی عالمی دامغانی از دادستان خواست تا اجساد کشته شدگان و نیز گروهی ازمجروحان حادثه اخیر که به نقطه نامعلومی منتقل شدهاند به صاحبان و بستگان آنها تحویل داده شود. دادستان در پاسخ اعلام داشت نام بستگان این قبیل افراد و آنهایی که عزیزانی را از دست دادهاند یا کسانی از آنها مجروح شدهاند بدون واهمه از کسی جریان واقعه را به دادستان بنویسند و مطمئن باشند در صورت ابراز این جریان، اجساد افراد مورد نظر و مجروح تحویل آنان خواهد شد.

در همین روز جمعیت مذکور در میدان پهلوی اجتماع کردند و حجتالاسلام عباس عالمی، امام جماعت مسجد میرزا داوود، که از روحانیون فعال علیه رژیم بود، رهبری جمعیت را به عهده گرفت و با بلندگوی دستی برای مردم سخنرانی و اعلام داشت که رهبر ما امام خمینی است و میدان پهلوی باید بنام ایشان نامگذاری شود. پس از تشییع جنازه شهدا، بعدظهر دوم آبان مجلس یاد بودی به همین مناسبت در مسجد جامع همدان برگزار گردید، اما پیش از برگزاری مجلس صبح همین روز تظاهرات آرامی صورت گرفت ، که بدنبال آن روحانیون و مردم مجدداً در دادسرای شهر همدان اجتماع کردند، دادستان همدان در این اجتماع ده هزار نفری مردم حاضر شد و خطاب به آنها گفت: من تمام کارهای قضایی را رها کرده و دنبال شکایت اخیر درباره تظاهرات خونین همدان هستم، با کوششی که به عمل آمده هیجده نفر از دستگیرشدگان آزاد شدند و تظاهرات آرام را نباید با گلوله به مردم پاسخ داد. من به عنوان دادستان همدان از این موضوع متأسفم، شهربانی باید ضابط دادسرای همدان باشد ولی باید گفت که شهربانی همدان هیچگونه کمکی به ما نکرده است.

مجلس ترحیم در ساعت 45/1 با حضور گسترده اقشار مختلف مردم و روحانیون در مسجد جامع برگزار گردید، و اعضا و روحانیون در این مراسم برای حاضرین سخنرانی کرده و آنان را به پایداری و مبارزه فراخواندند. بعد از این واقعه؛ تظاهرات مردم، فرهنگیان و دانشگاهیان دامنه شدیدتری پیدا کرد و روزی نبود که آنان به اماکن نظامی و انتظامی حمله نکرده و با مامورین درگیر نشوند.

اعلام حمایت گروههای مختلف از تظاهرات سیام مهر:

تظاهرات دانشجویان و دانشآموزان به همراه مردم علیه رژیم در سیام مهر ماه که حمله مامورین رژیم به آنان را بدنبال داشت، باعث واکنش مجامع و گروههای مختلف کشور گردید و آنان به حمایت گسترده از دانشجویان، دانشآموزان و مردم همدان پرداختند.

دانشگاهیان: دانشجویان دانشگاه بوعلی سینای همدان از همان آغاز مهر و دایر شدن کلاسهای دانشگاهی همراه و همگام با سایر مردم و فرهنگیان علیه رژیم به فعالیت پرداختند و در تمام صحنهها حاضر بودند. آنان در 11 مهر ماه با صدور اعلامیهای به انتخاب فرهاد ریاحی، رئیس دانشگاه بوعلی، محمد فضائلی و محسن امینی به عنوان نمایندگان دانشگاه بوعلی سینا و اعزام آنها به تهران جهت مذاکره راجع به لایحه دانشگاهها اعتراض کرده و خواستار لغو نمایندگی آنان شدند. دانشگاهیان پس از چندی در سومین اعلامیه خود خواستههایشان را چنین اعلام داشتند:

1 ـ اجرای کامل اصول دموکراسی از جمله مشارکت کامل دانشگاهیان در امور مربوط به خود.

2 ـ قطع دخالت مقامات به اصطلاح ذی صلاح و غیره دانشگاهی بالاخص دفتر حفاظت وزارت علوم و آموزش عالی در تمام امور دانشگاهیان.

3 ـ برگزاری دوره فوقلیسانس مدرسی علوم اجتماعی.

4 ـ بازگشت یحیی مهاجر کارشناس آموزش ـ پژوهشی مجتمع علوم آموزشی.

5 ـ بازگشت دکتر داریوش نویدی مدرس علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی.

6 ـ پایان دادن به مسئله عدم صلاحیت امنیتی دکتر بیژن سرشکی مدرس معماری و شهرسازی مجتمع علوم محیط زیست منابع طبیعی.

7 ـ قطع دخالتهای مقامات خارج از دانشگاه در تعیین سرنوشت شغلی کارکنانی نظیر مهندس مظفر شریفی و سهیلا واقفی. دانشگاهیان همدان اعلام کردند که تا تحقق کامل و بدون قید و شرط خواستهایشان به اعتصاب ادامه خواهند داد.

بدنبال وقایع سیام مهر همدان و قتل عام تظاهر کنندگان توسط نظامیان، دانشگاهیان و دانشجویان بوعلیسینا که خود در بطن واقعه حضور داشتند، در اعتراض به این کشتار و برقراری حکومت نظامی در همدان، دست به اعتصاب غذا زدند، از طرف دیگر دانشجویان مدرسه عالی بهداشت همدان که از هشتم مهر ماه دست به اعتصاب زده بودند به این اعتصاب پیوسته و خواستار آزادی زندانیان سیاسی و مجازات مسببین حوادث اخیر کشور از جمله هفده شهریور تهران، سینما رکس آبادان، کشتار همدان و کرمان شدند و اعلام کردند تا تحقق خواستهایشان از حضور در کلاس خودداری خواهند کرد.

دانشجویان دانشگاه بوعلی در حالی که دست به اعتصاب غذا زده بودند، در روز اول آبان خواستهای خود را به شرح ذیل اعلام داشتند:

1 ـ عزل استاندار و رئیس شهربانی همدان و محاکمه و مجازات آنان در دادگاه عمومی زیر نظر نمایندگان کانون وکلا،

2 ـ تعیین و مجازات فوری عاملین جنایات سیمهر همدان در دادگاه عمومی زیر نظر نمایندگان کانون وکلا،

3 ـ رفع فوری اشغال نظامی شهر همدان و دادن تضمین در مورد عدم تکرار آن در آینده،

4 ـ آزادی فوری و بدون قید و شرط تمام دستگیر شدگان وقایع اخیر همدان،

5 ـ مجازات فوری مرتکبین هتک ناموس به عنف یکی از دختران دانشآموز در شهربانی همدان که منجر به خودکشی او شده است،

6 ـ تحویل بدون قید و شرط زخمیهاییکه در بیمارستانهای ارتش بستری هستند.

7 ـ تحویل بدون قید و شرط جنازههای شهدای سیمهر ماه و ممانعت ماموران از اجرای مراسم تدفین و عزاداری.

این قطعنامه در اجتماع حدوداً شش هزار نفری از اعتصابیون دانشگاه بوعلیسینا، بازاریان، معلمان و دانشجویان قرائت و به تصویب رسید. در همین زمان کارکنان دانشگاه بوعلی اعلام کردند به عنوان اعتراض به کشتارهای اخیر و همدردی با بازماندگان شهدا دست از کار خواهند کشید. آنها از بستگان زخمی شدگان خواستند که در صورت نیاز به هرگونه کمک به دبیرخانه دانشگاه مراجعه کنند. دانشگاهیان و دانشجویان دانشگاه بوعلیسینا، در ششم آبان با نثار گل به مزار شهدای سی مهر و برگزاری مراسم شب هفت این شهدا، به تحصن خود پایان دادند. یکی از اساتید در این باره اعلام داشت: «خاتمه تحصن به معنای پایان مبارزه دانشگاهیان و دانشجویان نیست، این هفته همبستگی ملی است که توسط سازمان ملی دانشگاهیان اعلام شده، لذا برای اینکه دست ما برای مبارزه باز تر سود و تشکل دادن به این هفته، تحصن خود را شکستیم.»

بدین ترتیب دانشگاهیان و دانشجویان یکبار دیگر بر تداوم مبارزه و همراهی و همگامی با مردم انقلابی تاکید ورزیدند.

فرهنگیان : معلمان و فرهنگیان همدان که خود از مروجین انقلاب و تشویق کننده دانشآموزان در اعتصاب و تظاهرات خیابانی بودند، در تظاهرات گسترده سی مهر ماه از نیروهای فعال محسوب می شدند آنان در کلاسهای درس با شرح حقایق جامعه برای دانشآموزان نقش زیادی را در رشد آگاهی و بیداری آنها داشتند، چنانکه دبیری بنام تقی نژاد در کلاس درس ضمن بیان فقر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه، ادعای پیشرفت از سوی سران رژیم را به باد مضحکه میگرفت و در هر کلاس و محفلی بر آگاهی دانشآموزان از اوضاع کشور اهتمام داشت.

در دوم آبان آموزگاران و فرهنگیان شهرستان همدان در محوطه آموزش و پرورش این شهرستان تجمع کرده و به تظاهرات و سخنرانی علیه رژیم پرداختند. آنان برای ادامه مبارزه خود دو راه در نظر گرفتند اعتصاب و تظاهرات و راهپیمایی همچنین قطعنامهای به شرح ذیل صادر و تصویب کردند:

«بسم الله الرحمن الرحیم، اَلا انّ حٍزبٌ اللّه هم‏ الْغالبونَ»

ما فرهنگیان همدان از روز دوم آبان ماه در اداره آموزش و پرورش همدان گرد آمده تا ضمن اعلام پیوستگی به عزای عمومی به جهت کشتار فجیع و بیرحمانه مردم همدان به دست عمال رژیم در روز سیام مهر ماه اعتراض و انزجار شدید خود را نسبت به اعمال وحشیانه پلیس و کشتار مردم بیگناه ابراز داشته و با اعلام پشتیبانی کامل از روحانیون، قطعنامه دانشگاهیان دانشگاه بوعلیسینا همدان و تحصن قضات و وکلای محترم همدان و اعتصاب بازاریان محترم، خواستهای خود را به صورت این قطعنامه اعلام میداریم و به عنوان اعتراض بهمدت 48 ساعت در اداره آموزش و پرورش همدان به اعتصاب غذا دست میزنیم:

1 ـ محاکمه و مجازات و عزل استاندار و رئیس شهربانی همدان و سروان هاشمی، ستوده و سر پاسبان فعلی و سایر مسببین تجاوز به ناموس مردم و عاملین فجایع اخیر همدان، بوسیله کانون وکلا.

2 ـ خارج ساختن قوای نظامی از شهر همدان که عملا وضعیت حکومت نظامی را نشان میدهد.

3 ـ عزل و محاکمه و مجازات کلیه مسببین حمله به اداره آموزش و پرورش اسدآباد که با پشتیبانی گروهان ژاندارمری اسدآباد صورت گرفته و قصد داشتند کارمندان را به اجبار وادار به پشتیبانی از دستگاه حاکمه نمایند،

4 ـ آزاد شدن کلیه دستگیر شدگان استان همدان،

5 ـ تحویل جنازه شهدا به خانوادههای داغدیده آنها و ارائه آمار کلی کشته شدگان و مجروحین وقایع اخیر و انتقال آنها از بیمارستان ارتش به بیمارستان عمومی. فرهنگیان همدان»

وکلا و قضات : وکلای دادگستری همدان همچون دیگر اقشار و اصناف شهر همدان از دانشآموزان و دانشجویان و تظاهرات سیام مهر ماه حمایت کرده و خواهان مجازات عاملان کشتار مردم در این روز شدند. آنان به همین منظور در روز اول آبان از ساعت 9 صبح در دادسرای همدان تحصن کرده و دست به اعتصاب غذا زدند و اعلام کردند تا زمانی که به خواستههای آنان عمل نشود، دست از اعتصاب غذا نخواهند کشید. آنها با صدور یک قطعنامه چهار مادهای خواستار مجازات عاملین کشتار مردم، خروج خودروهای نظامی و تانکها از شهر و جلوگیری از ورود ماموران شهربانی به مدارس و مؤسسات آموزشی شدند.

سخنگوی وکلای مذکور اعلام نمود؛ بدون آنکه در شهر همدان حکومت نظامی شده باشد، شهر چهره حکومت نظامی گرفته و حضور نیروهای مسلح، مردم این شهر را پیش از پیش عصبانی میکند و سبب تحریک آنها میشود. وکلای همدان در حالی که تحصن اختیار کرده بودند، شکوائیه راجع به وقایع سی مهر همدان تنظیم توسط یکی از وکلا قرائت شد:

«به طوریکه کراراً و مخصوصاً دیروز از ساعت 9 صبح به بعد مشاهد فرمودهاند چندی است که اهالی همدان در اثر اعمال خلاف قانون و تیراندازیهای ماموران به اصطلاح انتظامی و شهربانی همدان، از نعمت آزادی و صیانتی که به موجب قانون اساسی باید داشته باشند و حتی از نعمتی که وحوش و حیوانات طبیعتاً دارند محروم مانده و جان عدهای در معرض تیراندازیهای ماموران به ویژه سروان حسین هاشمی قرار گرفته و در مقابل تیرهای جانسوز ماموران مزبور به وسیله مسلسلهای سبک و سنگین و سلاحهای کمری و دستی و حتی چوب و باطوم مردم بدبخت و بیپناه این شهرستان جان خود را از دست دادهاند و میدهند و این سبکسری و تجاوز به جان و ناموس فرزندان معصوم اهالی را هم در داخل مدارس و دبیرستانها در برگرفته و همچنین دو سه روز قبل که ناموس یکی دو نفر از دانشآموزان دبیرستان پروین اعتصامی مورد تجاوز و شاید هم به قرار مسموع منتهی به مرگ یکی از آنان به نام اردکانی شده است بالاخره دیروز در ساعت 9 صبح به بعد ماموران با تهیه قبلی و سنگربندی در بالای بامهای هتل کاخ و خیابان شورین، حتی به کسبه و پیشهورانی که در آن خیابان مشغول کسب بودند تیراندازی کرده و ضمن کشتار جمعی از اطفال و زنان بیگناه بیش از 50 نفر بنا بر مسموع کشته منجمله نصرت داوری نفت فروش کوتاه قد که مشغول بستن دکان خود بوده هدف تیرهای مسلسل ماموران قرار گرفته و در دم جان خود را از دست داده و متجاوز از 200 نفر زخمی شدهاند، در حالی که ماموران جنازه اکثر کشتهشدگان را برده و معلوم نیست با اجساد بدبختان چه کار کردهاند. عملیات ترور و وحشت آنان بعدازظهر متوجه میدان و سایر نقاط شهر و بالاخره خیابان بوعلی در ساعت 30/4 شد و در نقاط مزبور هم قربانیهای زیادی داده که نبودن امنیت برای مردم مانع از بدست آوردن اطلاعاتی راجع به کشتهگان و مجروحین شده است. در عصری که قانون آزادی بشر در اقصی نقاط دنیا سایه افکنده، در قلب شهرستان همدان روز روشن برخورد با این صحنهها سخت غیر قابل تحمل و موجب شد که بندگان به مقتضای شغلی خود و به اقتضای روح همبستگی با عامه با قلبی شکسته به دادسرای شهرستان همدان که مرجع تظلمات و مأمن مردم است متحصن شده و ضمن اعلام جرم دایر به این آدمکشی دسته جمعی و هتک ناموس به وسیله ماموران انتظامی و شکستن حریم امنیت عمومی مخصوصاً به دست سروان هاشمی و تمنای رسیدگی و تعقیب موضوع را داریم و تا زمانی که رفع ناامنی نشود در تحصن خواهیم بود. در پایان تا آنجایی که توانستهایم هویت بعضی مقتولان را به دست آورده و شرح پیوست معرفی میکنیم و اضافه میدارد دیشب ساعت 3 بعد از نیمه شب ماموران به زور اجساد دوازده تن از مقتولان که در بیمارستان اکباتان بوده؛ بردهاند و علاوه بر این چهار تن از مقتولان دیگر را در شهرستان بهار همدان دفن کردهاند که با رسیدگی حقیقت روشن خواهد شد.

پس از قرائت شکوائیه مذکور، بانوئی از اعضای انجمن خانه دبیرستان پروین اعتصامی متن شکوائیهای را که خطاب به دادستان، استاندار، سندیکای وکلا، کمیته ایرانی دفاع از حقوق بشر و کمیته جمعیت حقوق دانان بود قرائت کرد.

صفیخانی دادستان همدان بدنبال شکوائیههای متعدد و اعتصاب غذای وکلا، روحانیون و طبقات مختلف مردم، طی نامهای به رئیس شهربانی همدان نوشت:

«ریاست شهربانی همدان. شکایاتی که مردم به دستگاه عدالت تقدیم داشتهاند شما در تاریخ 30/ 7/ 1357 به روی عدهای از محصلین و مردم بیگناه که تظاهرات سادهای را در خیابانها برپا کرده بودند، آتش گشوده و در نتیجه سه نفر کاسب عادی که نه جزو تظاهر کنندگان بودند و نه وضع آنها ایجاب مینمود که شرکتی در این موضوع داشته باشند، هدف گلوله مامورین قرار گرفته و جان خود را از دست دادهاند و عدهای فرزند خرد و کلان بدون سرپرست از خود بجا گذاشتهاند از طرفی تعدادی از محصلین زیر هیجده سال نیز که به ضرب گلوله و باتون مجروح و مضروب گردیدهاند در بیمارستانها در حال مرگ به سر میبرند. آقای رئیس شهربانی در کجای قرآن و در کدام جامعه غیر متمدن سزای تظاهرات و اجتماعات ساده خیابانی پاسخش گلوله و به قتل رساندن مردم است؟ لذا من به عنوان دادستان به شما اعلام میدارم:

1 ـ از این تاریخ تا مدت ده روز کلیه مسئولین قتل سه نفر بیگناه و عدهای مجروحین و مضروبین را معرفی کنید در غیر این صورت مسئول همه این وقایع شما خواهید بود،

2 ـ با توجه به اینکه به عنوان ضابط دادگستری موظف بودهاید جریان قتل سه نفری که مقتول شدهاند به دادسرای اعلام دارید، از چنین عملی خودداری نمودهاید، به عنوان اختفاءٍ جرم قابل تعقیب خواهید بود.

3 ـ از این لحظه به بعد هرگونه وقایعی نظیر موارد فوق در شهرستان همدان رخ دهد، مسئول مستقیم آن شما خواهید بود و لاغیر.

هیات اجرائی جمعیت حقوق دانان ایران با تلگرافی به صفیخانی دادستان همدان از تحصن وکلای همدان حمایت کردند:

«جناب آقای صفیخانی دادستان محترم همدان»

جمعیت حقوقدانان ایران ضمن اعلام همبستگی و تایید تحصن وکلای دادگستری آزاده همدان که خواستار معرفی و مجازات کلیه مسببین و عاملین کشتارهای قبلی و فاجعه سیام مهر ماه این شهر میباشند و با اعلام تسلیت به مردم مجاهد و قهرمان همدان تعقیب و مجازات فوری کلیه عوامل کشتار و ضرب و جرح مردم را درخواست مینماید.»در پی تحصن مذکور و برحسب درخواست فرخ دفتری وکیل دادگستری همدان دو نفر از اعضای جمعیت حقوق دانان ایران، علی نقی حکمی و رضا زوارهای برای تحقیق درباره حوادث همدان به این شهر اعزام شدند.

روحانیان : روحانیون همدان که همیشه نقش مؤثری در هدایت و رهبری مردم داشتند در قیام سیام مهر، خود نیز از نیروهای فعال در صحنه بودند و پس از واقعهی خونین سیمهر با صدور اعلامیهای ضمن محکوم کردن حملات مامورین شهربانی به دانشجویان، دانشآموزان و مردم همدان، سه روز عزای عمومی اعلام کردند.

«اهالی محترم، اصناف، فرهنگیان همدان، همانطور که مستحضر هستید در اثر یورش پلیس به مدارس، مخصوصاًدبیرستان دخترانه پروین اعتصامی و کشتار و مجروح کردن گروهی از افراد بیپناه درخیابان شورین و دیگر خیابانها، روحانیت همدان اعلام میدارد که مسلمانان روزهای دوشنبه، و سهشنبه و چهارشنبه را به عنوان اعتراض و اعلام عزای عمومی مشاغل خود را تعطیل نمایند و این اعمال وقیحانه و دور از انسانیت را محکوم نمایند. محرمعلی دامغانی، سید رضا فاضلیان، محمد تقی عالمی دامغانی، سید فاضل حسنی، غلامحسن بهرامی، محمد رسول رسولی و علی حبیبی.»

جامعه روحانیت همدان در روز سیزده آبان اعلامیهای مفصل راجع به حوادث سی مهر ماه این شهر و وقایع بعدی صادر نمود:

«بسمه عز شانه ان الله عزیز ذو انتقام»

«جامعه روحانیت همدان جهت آگاهی بیشتر ملت شریف ایران خاصه مردم متدین همدان ضمن ابراز تأثر از وقایع اسفبار همدان و اظهار تشکر از همبستگی کلیه طبقات مردم، مبادرت به صدور اعلامیه زیر مینماید:

از روز یکشنبه 30 مهر ماه 1357 دانشآموزان دبیرستانهای همدان و دیگر مردم تظاهرات آرامی به عنوان اعتراض به حمله اهانتآمیز پلیس به دختران دبیرستانی بر پا کردند که با مداخله مسلحانه غیر قانونی قوای انتظامی عده بسیاری کشته و مجروح شدند، متعاقباً در روز دوشنبه اول آبان ماه جمعیتی متشکل از همه طبقات مردم جهت اعتراض به اعمال وحشیانه عمال رژیم در مقابل دادسرای همدان اجتماع کردند و با ارائه اسناد و مدارک دادستان همدان؛ شهربانی را مقصر شناخته و علیه آن اعلام جرم نموده بود و در روز سهشنبه دوم آبان ماه با شرکت قریب یکصد هزار نفر راهپیمایی آرام و بسیار شکوهمند با شعارها و خواستههای اساسی از محل دادسرای به طرف مرکز شهر برگزار شد و در نتیجه عدم مداخله پلیس هیچ گونه حادثهای رخ نداد و بعد از ظهر همان روز ساعت 2 همان جمعیت در مسجد جامع شهر مجلس فاتحهای جهت تجلیل خاطره شهدای 30 مهرماه بر پا کردند و بر خلاف نوشته روزنامه معلوم الحال رستاخیز در ساعت 5/4 متفرق نشدند بلکه در ساعت 5/5 سخنرانی پایان یافت و مردم با تذکر سخنران مذهبی با حفظ آرامش کامل از طرف بازار متفرق شدند و حال آنکه در ساعت 5/4 حریقهایی در شهر ایجاد شده بود. سخن کوتاه آنکه مردم متدین هوشیار باشند که اخیراً حوادثی از این قبیل در کشور بوقوع میپیوندد نظیر سینما رکس آبادان، هجوم به مسجد جامع کرمان، حمله قمهکشها به زوّار حضرت عبدالعظیم و بالاخره یورش و غارت منازل فرهنگیان و دکاکین اسدآباد همدان که نشان دهنده نقشههای پلید دشمنان این نهضت مقدس برای لوث کردن آن و ایجاد وحشت بزرگ میباشد. در خاتمه تذکر این نکته لازم است که ملت ایران راه خود را باز یافته و خواستههای مشروعی دارد و به پیروی از مراجع عالیقدر خاصه حضرت آیتالله خمینی تا حصول کامل این راه ادامه خواهند داد ولسلام.

بدین ترتیب جامعه روحانیت، تلاش رژیم را برای معرفی مردم به عنوان خرابکار و مخرب اماکن عمومی خنثی کرده و باعث تنویر افکار عمومی شدند.

اعلام حمایت مراجع و روحانیون ایران از قیام سی مهر ماه:

تظاهرات گسترده دانشآموزان، دانشجویان و مردم همدان علیه رژیم و رفتار غیر انسانی مامورین انتظامی با آنان؛ باعث حمایت مراجع و روحانیان مبارز از مردم همدان گردید، که در ذیل تلگراف آیات عظام گلپایگانی، عبدالله شیرازی، مرعشی نجفی و حجت الاسلام شیخ علی حیدری آورده میشود:

همدان ـ مدرسه آخوند

«جناب مستطاب حجتالاسلام آقای شیخ رضا انصاری دامت تاییداته. تلگرام متضمن حمله به مدرسه مبارکه آخوند و قتل و جرح مردم موجب تأثر عمیق گردید. خواهشمند است تسلیت حقیر را به آقایان طلاب محترم و مجروحین و بازماندگان مقتولین ابلاغ فرمایید. از خداوند متعال رفع شر اشرار مسئالت مینمایم، گلپایگانی».

تلگراف آیتالله العظمی شیرازی به علمای همدان:

همدان. بسم الله الرحمن الرحیم

«جناب مستطاب حجهالاسلام والمسلمین آقای سید موسی خوانساری دامت تاییداته جناب مستطاب حجهالاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی انصاری دامت تاییداته. ضمن ابلاغ سلام و تحیت، حوادث خونین و وحشیانه همدان موجب تألم و تأثر شدید حقیر و حوزههای علمیه و عموم طبقات گردید. این جنایات بدست عمال ظلمه روز به روز تکرار میشود و بر سیاهی صفحات زندگیشان میافزاید و ما به شدت آنها را محکوم مینماییم و از خداوند متعال قطع ایادی ظلمه را هر چه زودتر مسئالت مینمایم و این فداکاری جوامع روحانیت و مردم مسلمان را در راه دفاع از مقدسات اسلام و حمایت از حقوق ملت رشید ایران تمجید نموده و تقدیر مینمایم و پیروزی و عظمت مسلمانان را در ظل عنایات خاصه حضرت بقیهالله المنتظم (عج) از خداوند متعال مسئالت مینمایم. انتظار میرود مراتب تسلیت و تأثر عمیق حقیر را به عموم آقایان علما و حوزه علمیه همدان و مردم متدین و داغدیده ابلاغ بفرمایید و السلام علیکم و رحمهالله و برکاته.

السید عبدالله الشیرازی 23 / ذیقعده/ 1398 ق»

بسمه تعالی

«از حادثه تأسفآور حمله وحشیانه مامورین دستگاه استبداد، علیه مردم مسلمان دارالمومنین شهرستان همدان که منجر به قتل و ضرب و جرح عدهای از اهالی آن سامان شده است شدیداً متاثر و متأسف هستم، ضمن عرض تسلیت به پیشگاه ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف و تقبیح این عمل ننگین، از خداوند متعال دفع شر مسببین این وقایع و جنایات روز افزون را که در آن ملت محروم ما را به قتل رسانیده یا مضروب یا مجروح و یا به زندان میافکنند مسئلت مینماید.

به محمد و اله الطاهرین. مستدعی است تسلیت حقیر را به بازماندگان مقتولین و عموم طبقات خاصه آقایان علما و روحانیون محترم ابلاغ و از مجروحین و مصدومین حادثه دلجویی فرمائید، مزید تشکر و دعاگویی جامعه روحانیت خواهد بود. در خاتمه توفیق بیش از پیش آن جناب را در راه پیشرفت اهداف مقدس روحانیت و مردم مسلمان ایران از خداوند سبحان مسئلت مینماید. ملتمس دعا والسلام علیکم و رحمهالبرکاته. شهاب الدین حسنی مرعشی نجفی»

20 / ذیقعده/ 1398

علاوه بر مراجع مذکور؛ آیتالله قمی در مشهد به مناسبت وقایع کرمان و همدان ضمن تعطیل کلاسهای درس، مدت سه روز در مشهد مجالس عزاداری برگزار نمود.

حجهالاسلام شیخ علی حیدری از روحانیون مبارز نهاوند با ارسال تلگرافی به روحانیون همدان ضمن اظهار همدردی، رفتار وقیحانه مامورین شهربانی را محکوم کرد:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

«فاجعه خونین روز یکشنبه همدان بدنبال حوادث گذشته آن شهر و سایر شهرستانها که بدست استبداد سیاه و بخاطر حفظ منابع استعمارگران بوجود آمد خشم و نفرت عموم ملت ایران بویژه منطقه غرب را برانگیخت.

جامعه روحانیت و مردم شهرستان نهاوند به منظور ابراز همدردی و اظهار تنفر از این گونه اعمال وحشیانه همراه با تعطیل سه روزه کلیه دکاکین و مدارس و اعلام عزای عمومی و تشکیل مجلس عزاداری به سوگ نشستند.

ما این مصائب بزرگ را به مردم قهرمان همدان بویژه جامعه روحانیت تسلیت میگوییم و بر روان پاک شهیدانی که بفرموده بزرگترین مجاهد زمان و امید ملت ایران زعیم عالیقدر عالم تشیع حضرت آیهالله العظمی الامام خمینی، خون آنها در راهی ریخته میشود که خون انبیاء ریخته شده، درود میفرستیم و از پروردگار نجات ملت مبارز ایران را مسئلت داریم. علی حیدری»

بدنبال شکایات متعدد وکلای همدان، دانشگاهیان، فرهنگیان و … ؛ وزارت کشور هیأتی را برای تحقیق در مورد حوادث سیام مهر همدان و معرفی مسببین و عاملین قتل عام مردم، به همدان اعزام نمود. این هیات بعد از چند روز تحقیق و صحبت با مردم و مسئولین شهر به تهران برگشت و گزارشی را به وزارت کشور ارائه نمود. که علیرغم تمام تبلیغات نه تنها عاملان کشتار مردم معرفی و مجازات نشدند بلکه آنها به نحوی مورد تشویق قرار گرفتند.

بدین ترتیب قیام سی مهر ماه دانشجویان و دانشآموزان همدان باعث واکنش سریع نیروهای انقلابی گردید و آنان را در مبارزه متحد و مصممتر نمود. دانشآموزان و دانشجویان در این تظاهرات و تظاهرات دیگر، اماکن نظامی و انتظامی را به منظور صدمه زدن به رژیم مورد حمله قرار دادند، اما هیچ گونه تعرضی به اموال مردم نداشته مگر در مواردی که سهواً بوده یا توسط مامورین برای بدنامی آنان صورت میگرفت.

30 مهر ماه 57 مصداق بارز امر به معروف و نهی از منکر


درسال 57 مأموران شاه به یکی از دانش آموز دختر اسائه ادب نموده زمینه قتل وی فراهم گردید در اعتراض به اقدام شنیع مأموران در مسیرهای مختلف منتهی به میدان امام خمینی (پهلوی قدیم) حرکت کردند...

حماسه سی ام مهر ماه سال یکهزار و سیصد و پنجاه و هفت رهبری شمس در همدان را می توان تجلی اراده مردم مومن کهن شهر ایران زمین در بهم ریختن بساط حکومت دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی بویژه رژیم مخصوص پهلوی دانست. واقعه از آنجا شکل گرفت که در شهر پخش گردید مأموران شاه به یکی از دانش آموز دختر اسائه ادب نموده و زمینه قتل وی فراهم گردیده.، و نیز عوامل ساواک مسجد کرمان را به آتش کشیدند. انقلابیون با شنیدن اخبار برنتابیده با سازمان دهی دانش آموزان دبیرستانهای پسرانه علویان، شریعتی، امام خمینی، ابن سینا و... در اعتراض به اقدام شنیع مأموران در مسیرهای مختلف منتهی به میدان امام خمینی (پهلوی قدیم) حرکت کردند. با عبور از بازارهای اطراف مسجد جامع و محوطه کوی گذر وارد خیابان شهداء (شورین – شاهپور سابق) شدند. تظاهر کنندگان در حالی که شعار می دادند بگو مرگ بر شاه – مسجد کرمان را شاه به آتش کشید، کتاب قرآن را شاه به آتش کشید، می کشم، می کشم آنکه برادرم کشت، تا مرگ شاه خائن نهضت ادامه دارد. و نیز مطالبی در محکومیت حتک حرمت به دانش آموز دخترهمدانی بیان می کردند، مقابل کوچه حوزه علمیه آخوند ملا علی معصومی همدانی اجتماع نمودند. قشر های مردم با پیوستن به دانش آموزان پسر که پرچمدار این حرکت بودند لحظه های شیرین و نابی را آفریدند.

بازاریان، مغازه اداریان خیابان شهداء، روستائیان که برای وفق امور به شهر مراجعه کرده بودند، تعطیلی حوزه علمیه و حضور اساتید، روحانیون و طلاب در جمع مردم شور و هیجان خاصی در سطح خیابان ایجاد کرده بود. طنین الله اکبر، پرتاب مشتهای گره کرده به آسمان ابراز انزجار و تنفر از رژیم فاسد شاه موجب حال و هوای عجیبی در خیابان شهداء و کوچه های اطراف گردیده بود. در حالی که هر لحظه به جمعت افزوده می شد و هزاران نفر با هم عصبانیت خود را از رژیم جبار پهلوی به نمایش گذاشته بودند و در فریادی رساء اعلام می کردند ما شاه نمی خواهیم و خواستار حکومت اسلامی بودند. ناگاه مأموران تا بن مسلح شاه از بام بانک ملی و هتل یاس (کاخ) با اشراف به جمعیت، مبادرت به شلیک گلوله نمودند تا به خیال واهی خود گلوی مردان حق طلب را نشانه روند شاید بتوانند چند صباحی صدای آنان را خاموش سازند. غافل از آنکه این اقدام زشت باعث  شعله ور شدن خشم انقلابی مردم بویژه دانش آموزان جوان گردید. در عکس العمل به این حرکت مأموران با قهر انقلابی تظاهر کنندگان با تخریب بانک ها، آتش زدن لاستیک در وسط خیابان، پرتاب اشیاء دست ساز منفجره (کوکتل) گردیدند. تظاهرات که از نخستین ساعات صبح آغاز گردیده بود، حالا در میان آتش و دود می رفت تا با گلبانگ محمدی (ص) آمیخته شود. صدای اذان از مأذنه ها به گوش می رسید. رگبار گلوله امان را از مردم بریده بود. جمعیت انبوه در اطرف و اکناف پراکنده، به نوعی خود را از تیررس مأموران دور کرده بود درب خانه ها در پناه دادن تظاهر کنندگان و ممانعت از دستگیری و بازداشت در کمال صفا و معنویت بر روی آنان باز گردیده خانه های کوچه چشمه تازه  هر کدام مُبّدل به بخشی از بیمارستان مردمی گردیده بود که از نزدیک خود شاهد مداوا و درمان سرپائی مجروحین حماسه عظیم30 مهر بودم. مردم اجازه نمی دادند مجروحین به بیمارستان دولتی انتقال پیدا کنند زیرا بیم آن می رفت که پس از مداوا و درمان آنان سازمان امنیت نسبت به دستگیری آنها اقدام کند. درست اتفاقی که در قیام مردم بحرین افتاد.

 ظهر روز سی ام مهر 57 عروج عارفانه مرد میانسالی و نام آشنای شهر که شهره و در نوع قیافه جذاب و خواستنی بود به نام بنام با قدرت مقابل مغازه نفت فروشی وی رقم خورد. علاوه بر آقای نصرت الله داوری (بابا قدرت) آقای باقر مصفا دارای شغل آزاد نیز به شهادت رسید. همسایگان مغازه در زیر آتش و تاخت و تاز مأموران پیکر شهید داوری را از چنگ مأموران درآورده و داخل صندوق عقب وسیله نقلیه شخصی گذاشته و به باغ بهشت همدان ((گلزار شهداء)) انتقال دادند.

با تسلط مأموران به اوضاع و احوال، بعدازظهر آن روز غروب دلتنگی در شهر حاکم گشت. گرچه آتش زیر خاکستر گداخته بود. شورای تأمین استان در جلوگیری از گسترش تظاهرات و ادامه حرکت مردم بویژه در مراسم تشیح و خاکسپاری شهداء از جمله مواردی بود که آنروز خبر آن به طور مردمی پخش گردید. پس از وقوع حماسه سی مهر در همدان اول آبانماه 57 حضرت امام خمینی (رض) ((رضوان الله تعالی علیه)) در پاریس به اتفاقات همدان،‌ضرب و جرح مردم، دانش آموزان واکنش نشان داده و ابراز همدردی نمودند. مراجع عظام وقت حضرات آیات مرعشی نجفی، گلپایگانی، حوزه علمیه قم، کارکنان صنعت نفت، انجمن روزنامه نگاران ایران، دانشجویان، و تشکلهای انقلابی در سراسر کشور با ارسال پیام، صدور اطلاعیه خطاب به حوزه علمیه، خانواده های شهداء، مصدومین و مردم همدان ابراز همدردی و اسلام همبستگی نمودند. پس از واقعه سی ام مهر ماه 57 همدان، موج مبارزه با رژیم جلاد پهلوی در کشور گسترش یافت. به نحوی که نبرد روز بعد حادثه سیزده آبان 57 در به شهادت رساندن جمع کثیری از دانش آموزان تهران در محل چمن دانشگاه تهران بوقوع پیوست. و هزاران ناگفته دیگر که متأسفانه به هر دلیل مغفول مانده است.

به نظر میرسد تشکیل دبیرخانه دائم در پاسداشت این حماسه ماندگار که می تواند به بصیرت افزایی و تقویت غیرت دینی نسل امروز در دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی بیانجامد ضروری می نماید. در رویش امروز اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان می تواند با بهره گیری تجارب گرانسنگ نسل دهه اول انقلاب اسلامی سکاندار این مهم باشد و در زنده نگه داشتن جنبش دانش آموزی سی مهر در پرتو رهنمودهای ولی فقیه زمان حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالی به شناسایی و بکارگیری ظرفیت های ارگانها، نهادها، ادارات، تشکلهای مردم نهاد با مشارکت مردم به ساخت مستند از شاهدان عینی، چاپ و انتشار کتاب، تمبر، ثبت در تقویم رسمی کشور، نظیر سالروز قیام مردم تبریز نوزده دی قیام مردم قم، ایجاد فرصت در ملاقات دانش آموزان و قشرهای مردم استان همدان سالانه به مناسبت نکو داشت سی ام مهر با مقام معظم رهبری،  انتقال مفاهیم و اهداف، حماسه سی مهر به دانش آموزان در مقابله با جنگ نرم و فعالیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی دیگر مفید و فایده دبیرخانه فعال می تواند مانع تحریف و مصادره مطلوب واقعه تبین صحیح حماسه سی مهر مطابق آنچه که رخ داده است ، نه  یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم همت گمارد. حماسه سی مهر مصداق بارز امر به معروف و نهی از منکر بهترین سرمشق برای آمرین به معروف و ناحیان از منکر.دانش آموزان مکتب حسینی با تفکرعاشورای خواهد بود .انشالله

مستند در رادیو

برنامه های مستند، برنامه های بر اساس حقایق و درباره مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و ... هستند که با رویکرد اطلاع رسانی در قالب گزارش واقعی ارائه می شوند.
مستند از نگاه مخاطب موضوعی است که یک داستان واقعی را دنبال می کند؛ شنونده از ابتدا تا انتهای برنامه دنبال واقعیتی است که از اول طرح شده و در انتها می خواهد موضوعی را شفاف کند به نتیجه برساند.

الزامات مستند
مستند متشکل از اطلاعات رسمی، واقعی و ثبت شده، و با هدف آگاه سازی و بیان داستان واقعی است.

طراحی ایده در ساخت مستند- موضوع چیست؟ و آیا موضوع برای ساخت مستند رادیویی کفایت می کند یا خیر؟
- به جنبه های عمومی و انسانی موضوع فکر کنیم.
- بیاندیشیم شخصیت اصلی داستان که طراحی می کنیم، چه کسی یا چه گروهی ست و چه ویژگی هایی دارد. بعد از آن به دنبال کار تحقیقی مختصر می رویم و باید ببینیم که قبلا درباره سوژه و شخصیت داستان ما کار شده است یا خیر؛ درواقع باید بدانیم شخصیتی که برای داستان تعریف می کنیم دارای هدف است یا خیر؟
- موانع در ایده ما چه چیزهایی هستند؟
- به موسیقی هایی که در برنامه استفاده می شود، باید توجه کرد که به جنبه های داستانی و ادراکی مستند ما عینیت بیشتر ببخشد.

اجزای مستند 1- مصاحبه ها
2- صفحه هایی که مصاحبه شونده در آن حضور دارد.
3- صداهایی که بخش طبیعی صحنه نیستند مثل: افکت ها، آواها و عناصری که برای تصویرسازی استفاده می شود.
4- راوی یا گوینده
5- موسیقی

از تمام این پنج عنصر ساده می توان در شکل ها و طراحی های مختلف مستندهای زیادی ساخت. و تمام این مسائل به خلاقیت برنامه ساز بستگی دارد.

موضوع:برای انتخاب موضوع و ساخت مستند از تمام عناصر اطراف می توان ایده گرفت اما مهمترین نکته این است که مستند باید واقعی و بدون تخیل و دخالت ذهنیت باشد و با توجه به اسناد و مدارک و تحقیق و پژوهش که یکی از مهمترین عناصر مستندسازی است، ساخته شود.
موسیقی در مستند:
چهار نوع موسیقی در مستند وجود دارد:

1- موسیقی ریتم: موسیقی شخصیت ساز است و برجسته کننده یک بخش از آیتم است که نام های دیگرش موسیقی شاهد، موسیقی موضوع، موسیقی زمینه است. هدف اصلی اش این است که در بخش هایی از برنامه یا برای گزارشگر یا فرد خاص یا موضوع خاص، شخصیت ایجاد می کند.
2- موسیقی پس زمینه: استفاده از موسیقی پس زمینه کاربرد بیشتری دارد و اغلب در مستندهایی که کلام محور است به کار می رود تا شنونده خسته نشود. در انتخاب این نوع از موسیقی، باید به انطباق آن با موضوع توجه کرد؛ میزان صدای موسیقی پس  زمینه باید تنظیم شود و از گوینده برتری نگیرد و ذهن شنونده را آشفته نکند. برای انتخاب موسیقی پس زمینه در یک کار مستند، نباید از موسیقی هایی شناخته شده که شنونده از آن خاطره ای دارد، استفاده کنیم، چرا که ممکن است ارتباطش با برنامه قطع شود و ذهنش دنبال خاطره اش برود. موسیقی پس زمینه بهتر است بی کلام باشد.
3- موسیقی پل: زمینه را برای اینکه شنونده از یک فضا به یک فضای دیگری برده شود، آماده می کند.
4- موسیقی پرکننده: این موسیقی در انتهای برنامه به کار می رود؛ برای مثال برای پر کردن برنامه، زمان خاصی مدنظر است که پخش مشخص کرده و مثلا 2 تا 3 دقیقه از آن زمان کمتر شده؛ در این هنگام با استفاده از موسیقی پرکننده در انتهای کار، زمان برنامه را به زمان موردنظر پخش می رسانیم.

گوینده در مستند گوینده جایگاهی خاص ندارد مگر اینکه جایگاه خاصی برای آن تعریف شود.
نمایش در مستند
نمایش زمانی در کار مستند جای می گیرد که ما صحنه ای را نداریم و برای بازسازی آن صحنه باید از نمایش کمک بگیریم. اما نمایشی که در مستند به کار می رود، از عنصر تخیل بهره نمی برد و باید بر اساس واقعیات کار را بسازیم. نمایش مستند می تواند دراماتیک باشد اما نباید تخیلی باشد.
نکاتی در مورد مستند
- برنامه مستند هر شکل و ساختاری که باشد، باید شفاف و عقلانی باشد.
- مستند در نخستین مرحله باید شنونده را جذب کند و بعد از جذب کردن بتواند او را نگه دارد.
- عموما گفته می شود بهتر است مستند را براساس یک سوال طرح کنیم، سوالی که دغدغه ذهنی باشد یا به نوعی ما را به دنبال مسیرهایی برای رسیدن به اهدافی که داریم پیش ببرد.
- در مستند خلاقیت و بدعت بسیار فراوان است.
- یکی از ویژگی های مهم مستند رادیویی، تصویرسازی است.
- هرگاه مستند می سازیم، باید فکر کنیم در حال ساختن یک فیلم هستیم.
- در ساختار مستند شنونده در درجه نخست اهمیت است و مستندساز همه چیز را باید برای شنونده و متناسب با ذائقه او خلق کند.
- در ساخت مستند هیچ وقت نباید یک عنصر بد و نامطلوب و بدون کیفیت را وارد برنامه کرد.
- برای بخش مصاحبه در یک برنامه مستند، به افراد معمولی قناعت نکنید و با کسانی صحبت کنید که به نوعی تصویری صحبت می کنند.

 

حضرت آیت الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی

 

عالم ربانی و فقیه همدانی، استادنا الاعظم، آیت الله العظمی ‌‌مرحوم آخوند ملا علی بن ابراهیم معصومی ‌‌همدانی قدس سره الشریف (متولد 1312 / متوفی 1398 هـ.ق) یکی از فقهای نامدار و فرزانه و یکی از فرزانگان فقیه در قرن چهاردهم هجری قمری می‌‌باشد. او همانند هم‌دوره‌های معاصر خویش یکی از تربیت یافتگان مکتب پربار و حوزه متبرک آیت الله العظمی ‌‌حائری و یکی از نخستین فارغ التحصیلان آن حوزه مقدسه بشمار می‌‌آید او در زهد و تقوی و در تواضع و اخلاص و در ادب و اخلاق آیتی از آیات درخشان و اسوه و قدوه‌ی اهل علم و کمال و پیشوای اهل یقین و معرفت بشمار می‌‌رفت.

ولادت:

او در سال 1212 ه.ق در یکی از قراء همدان به نام «وفس» در دامنه تپه‌های زیبا و سرسبز سردرود چشم به جهان گشود و در آن طبیعت صاف و ساده صبغه طبیعت و جلاء و زیبائی و صفای آن را به خود گرفت و از همان اوان ولادت، آثار نبوغ و استعداد در چهره‌اش نمایان گردید.

پدرش مرحوم مشهدی ابراهیم معصومی ‌‌یک کشاورز ساده و معمولی ولی اهل ایمان و تقوی و مذهب بود از این رو او را به عنوان تحصیل علوم شرعی و اخذ تربیت اسلامی ‌‌پیش یکی از علمای متقی و پرهیزکار محل، مرحوم آخوند ملا محمدتقی ثابتی سپرد. او تحصیلات مقدماتی و مبادی علوم را پیش او تلمذ نمود و پس از طی آن مراحل به عنوان تعقیب تحصیلات خویش در اوائل نوجوانی عازم همدان شد و نزد اساتید و علمای بزرگ آن روز همدان، به یادگیری نحو و منطق و معانی و بیان و علم اصول فقه پرداخت و سپس برای تکمیل مراتب علمی ‌‌و مدارج کلام و فلسفه و علوم متعالیه و ریاضیات و هیئت به حوزه علمیه تهران که در آن زمان جزو غنی‌ترین مراکز حوزوی به شمار می‌‌رفت، رهسپار گردید و در آن جا حدود پنج سال از محضر اساتید فن، به ویژه حکیم و عارف هیدجی و مرحوم شیخ عبدالنبی نوری به تلمذ پرداخت و تحت تربیت روحی حکیم هیدجی قرار گرفت، طوری که بعدها از این حکیم فراوان یاد می‌‌نمود.

پس از ورود آیت الله العظمی ‌‌حائری به قم در سال 1340 هـ.ق، همانند بسیاری از فضلا و مدرسین شهرستان‌ها به قم عزیمت نمود و به تعلم و فراگرفتن علوم اسلامی‌‌ پیش آن عارف ربانی و فقیه صمدانی پرداخت و درست ده سال تمام در عتبه مقدسه قم اعتکاف ورزید تا به مراحل عالیه اجتهاد و فقاهت نائل آمد.

معظم‌له درست پس از ده سال کسب فیض و دانش از محضر آن استاد بزرگ، خود یکی از مدرسین سرشناس و یکی از اساتید معتبر و نامور حوزه علمیه قم گردید و حوزه درسی او که شرح لمعه شهیدین را شامل می‌‌گشت یکی از حوزه‌های پرجمعیت آن روز گردید و جمع گرم و پرجاذبه‌ای را به خود اختصاص داد یکی از تذکره‌نویسان آن روز مرحوم سید ریحان الله یزدی در کتاب «آئینه دانشوران» که در سال 1353 به رشته تحریر درآورده است، از جلسات تدریس آیت الله آخوند این گونه یاد می‌‌کند: «جلسه درسی آخوند ملا علی معصومی ‌‌همدانی: قبل از آن که من به حوزه علمیه قم بیایم، مجلس درسی آخوند ملا علی همدانی رونقی بسزا داشته است، ولی متاسفانه در همین نزدیکی‌ها معزی الیه به همدان مراجعت فرموده بودند و من به فیض یابی آن موفق نشدم».

این گفتار صریح از یک نویسنده بی‌نظر و بی‌غرض آن روز نشان می‌‌دهد که این جلسات درسی بسیار پرآوازه و مشهور و زبانزد بوده است، به حدی که پس از سپری شدن این مدت طولانی، گرمی ‌‌و حلاوت آن در اذهان و افکار باقی مانده است و همواره با تاسف و تحسر از آن جلسات یاد می‌‌شده است.

سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال رابطه با آمریکا

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل درباره خروج گروهک منافقین از لیست گروههای تروریستی آمریکا گفت: این اقدام نشانه ورشکستگی سیاسی آمریکاست.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، علی‌اکبر ولایتی امروز در حاشیه مراسم افتتاحیه دوره دکترای دانشگاه عالی دفاع ملی در جمع خبرنگاران اظهار کرد: اینکه یک گروه ضدبشری و تروریستی را از لیست گروههای تروریستی خارج کنند و این گروه بدنام و دوره‌گرد سیاسی را بپذیرند، نشانه شکست آمریکاست.

وی درباره سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال رابطه با آمریکا نیز گفت: سیاست کلی جمهوری اسلامی مثل گذشته است و هیچ تغییری نکرده و هر تغییری هم در این زمینه بخواهد صورت گیرد باید از طرف مقام معظم رهبری اعلام شود.

ولایتی همچنین درباره مذاکرات ایران با گروه 1+5 اظهار کرد: ایران هیچ‌گاه از ابراز تمایل برای مذاکره خودداری نکرده است و هرگاه آنها اعلام کنند که می‌خواهند مذاکره کنند، ما استقبال می‌کنیم.

مشاور مقام معظم رهبری در امور بین‌الملل در برابر این پرسش که "آیا سیاست ایران در مذاکرات تغییر خواهد کرد؟" پاسخ داد: سیاست ایران کاملا ثابت است و آنچه که ایران بر آن پافشاری می‌کند، حق استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌یی در چهارچوب ان‌پی‌تی است و ما به آن متعهد هستیم و این سیاست تغییر نمی‌کند.

نشانه منافق

 

 

پیامبر اکرم(ص): 

  آیة المنافق ثلاث : اذا حدث کذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان
نشان منافق سه چیز است : 

1  - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .  

صحیح مسلم ، کتاب الایمان ، ح 89

ویژگی فیچر در رادیو

مهم‌ترین ویژگی فیچر رادیویی این است که ژورنالیست‌ها برای روشن و ملموس‌کردن موضوع انتزاعی یا پیچیده، از آن استفاده می‌کنند.

در فیچر رادیویی، ژورنالیست ها حکایت کسانی را نقل می‌کند که به نوعی درگیر موضوع‌اند تا از آن راه، موضوع، آشکار و از پیچیدگی خارج شود. مثلاً اگر مجلس قانونی برای بازنشستگان تصویب کند، در فیچر رادیویی، شخصی که مشمول این قانون می‌شود، انتخاب و آثار این قانون در زندگی او بررسی می‌شود. این کار اساساً با استفاده از کلیپ‌های صوتی – کلامی- ‎، صدای محیط ، موسیقی و … انجام می‌شود.

فیچر در ژور‌نالیسم رادیویی، فرمی است میان گزارش امور روزمره و نمایش رادیویی. مینی‌فیچر داستان جالبی را بازگو می‌کند، اما نه به سادگی؛ چون مجموعه‌ای از اطلاعات زنده است که موضوعات انتزاعی را واضح و قابل فهم می‌کند.

مینی‌فیچر در نزد شنوندگان، یادآور «تئا‌تر ذهنی» است. برای دست‌یابی به این مهم، ژورنالیست رادیویی می‌تواند از مواد بسیاری استفاده کند: قطعات صوتی، صداهای محیط، قطعات صوتی تاریخی، موسیقی، نظر مردم و در آخر - اما نه کم‌اهمیت‌تر از بقیه - گفتار خودش.